راه محبوبیت، از ایستگاه اعتماد میگذرد!

راه محبوبیت، از ایستگاه اعتماد میگذرد!
مشتریان حاضرند از برندهای مطمئن که امتحانشان را پس دادهاند خرید کنند، اما طرف برندهای محبوب کماعتماد نروند. برای همین است که جلب اعتماد مشتری مسیری است که شما را به محبوبیت میرساند و باعث میشود کسبوکار موفقی داشته باشید. جذب مشتری و افزایش فروش، رابطهی مستقیم با محبوبیت برند دارد. مثلاً شرکت اپل، خود را برندی صمیمی و دردسترس نشان داده است. و نتیجهش این شده که از برندهای محبوب دنیای امروز شناخته میشود. میبینید که هر برندی برای افزایش محبوبیت خود تلاش میکند و این امری حیاتی برای ادامهی روند آن برند است. اما محبوبیت بهخودیخود کارساز نیست و باید با چاشنی اعتماد همراه شود. مردم ترجیح میدهند از فروشگاهی خرید کنند که به آن اعتماد دارند.
شکل معرفی و داستان هر برند، باعث جلب رضایت مشتری میشود. از این رو، برندی که عملکردی نامنظم داشته باشد، در جلب اعتماد مشتری نیز موفق نخواهد بود. در ادامه، بهبررسی ریزهکاریهایی خواهیم پرداخت که برندها باید از آن اجتناب کنند.
۱. داشتن وبگاه ناگویا و نامناسب برای شناساندن کسبوکار
اولین منبع هر مشتری برای کسب اطلاعات دربارهی برند وبگاه است. اگر وبگاه برند ناگویا و نامنظم باشد جلب اعتماد مشتری را فقط باید در خواب ببیند. وجود وبگاهی مناسب و درخور حتی برای کسبوکارهای کوچک نیز، امری حیاتی است. وبگاه در دنیای مجازی حکم برخورد اول در ملاقاتهای حضوری را دارد. هرقدر شمایل وبگاهتان شکیلتر باشد، تأثیر بهتری روی مخاطبتان میگذارد. وبگاهی درخور باید چند ویژگی داشته باشد:
-
زمینهی فعالیت را به مخاطب نشان دهد؛
- به ویژگیهای اساسی برند توجه کرده باشد؛
- به مشتری نشان دهد که چه وجه تمایزی در مقایسه با سایر رقبا دارد؛
- راهنمایش ساده و خوانا باشد تا مخاطب بهراحتی به صفحهی مقصود هدایت شود؛
- سرعت بارگذاری اطلاعات سایت زیاد باشد، به طور میانگین، کاربران دوستدارند که وبگاه بعد از ۴ ثانیه بارگذاری شود. در غیر این صورت صفحه را رها میکنند یا میبندند. در نظر داشته باشید که سرعت بارگذاری کم، رتبهی گوگل وبگاهتان را نیز پایین میکند؛
- متون داخل وبگاه غلط املایی نداشته باشد. ممکن است برخی به این مطلب بیتوجه باشند، اما خیلیها در این یکقلم سختگیرند؛
- صفحهی نخستش نباید شلوغ و بههمریخته باشد، تصاویر و محتوایش زیاد باشد یا از فونتهای ناخوانا و نامناسب استفاده کرده باشد.
به یاد داشته باشید وبگاه شلخته و نامناسب، به این معنیست که برند به تأثیر برخورد اول اهمیتی نمیدهد یا پول کافی برای طراحی وبگاه را ندارد.
۲. نترسیدن از انتقاد
بیشتر مشتریان نقدهای آنلاین را بررسی میکنند و خیلیهایشان به آن نقدها اعتماد میکنند. پس، مشتریهایتان را به شرکت در نظرسنجی تشویق کنید، خیلیهایشان علاقه دارند که بازخودشان را به گوش دیگران هم برسانند. به طور فعال با مشتریانتان در ارتباط باشید و نظراتشان را در شبکههای اجتماعی و وبگاهتان منتشر کنید. از نقدهای منفی نترسید. بدانید که آنها نیز دری به سوی پیشرفت به سویتان باز میکنند. در ثانی، برندی که نقد منفی نداشته باشد، مشتری را مشکوک میکند. آخر گل بیعیب خداست.
جلب اعتماد مشتری
۳. کمفعالیتی در شبکههای اجتماعی
برندی که در شبکههای اجتماعی فعالیت نداشته باشد، مثل مغازهایست که در ویترینش را گلمالی کرده باشد. به خصوص در این روزها که اینترنت جزئي از زندگی همه شده، کسی که در شبکههای اجتماعی فعالیت نکند، یعنی نظر مشتریانش برایش بیارزش است یا در بهترین حالت، یعنی تمایلی به تعامل با مشتریانش ندارد. البته، فعالیت نیمبند در شبکههای اجتماعی هم دردی را دوا نخواهد کرد، حتی مزایای بهرهمندی از بازاریابی افراد تأثیرگذار را نیز دست میدهد. همانطور که از اسمش پیداست اینها افراد برجسته در شبکههای اجتماعی هستند که طرفداریشان از برندی خاص، تأثیر بهسزایی در افزایش فروش آن شرکت دارد.
۴. دادن اطلاعات غلط به مخاطب
اطلاعات اشتباه در مورد محصول یا خدمات، بیش از هر چیز میتواند اعتماد مشتری را به برند از بین ببرد. اولین اصل جذب اعتماد، صداقت و شفافیت است و باید در تکتک مراحل، مانند خدمات پسازفروش، رعایت شوند. فرض کنید برندی تاریخ مشخصی را برای تحویل نتایج قرارداد به مشتریاش قول داده است؛ اما به هر دلیل نتوانسته کار را سر موعد تحویل دهد. این شرکت دیگر برای همیشه اعتماد خود را نزد مشتری بر باد داده است. همچنین همهی اطلاعات مرتبط با محصولات، خدمات و رویدادها باید صحت و سندیت داشته باشند. مهم نیست واسطهی ارتباطی شرکت چیست، چهوبگاه و چهنمایندگان و بازاریابان، همگی باید حرف یکسانی را به مشتری بزنند تا بتوانند اعتمادش را جلب کنند.
۵. اهمیت ندادن به ارتباطات
دنیای پستمدرن امروز، روشهای تبلیغاتش هم با روشهای گذشته فرق کرده است. برندهایی که برمبنای خرید مستقیم هستند، در زمین فروش آنلاین، بازی را میبازند. به همین دلیل است که بازاریابان موفق کسانی هستند که اطلاعات مفیدی دربارهی محصولات برند بدهند و مشتری را غیرمستقیم به خرید ترغیب کنند. مثلاً شرکت خدمات بیمه عمر نباید بگوید بیمهی عمر چه فوایدی دارد، بلکه باید در وبگاه خود از اهمیت سلامت، سبک زندگی و اهمیت خانواده بگوید تا اعتماد مشتری را از آن خود کند. از دیگر روشهای حفظ ارتباط، ارسال نحوهی استفاده از محصولات و خدمات در بعد از فروش است. اینگونه به مشتری خود نشان میدهید که صرفاً برای فروش با آنها در ارتباط نبودهاید و بازخورد و راحتی آنان برای شما مهم است. پس دائماً با مشتری در ارتباط باشید و راهنماییاش کنید.
جمعبندی مغز کلام اینکه مشتریان در هر صورت سازوکار تمام کسبوکارها را میدانند. میدانند که هدف تمامیشان پولدرآوردن است، بااینحال ترجیح میدهند از برندی خرید کنند که برای رفع مشکلشان نیز کمکشان خواهد کرد و بازخوردشان را جویا خواهد شد. برای جلب اعتماد مشتریانتان خودتان و کارتان را صافوساده معرفی کنید. دانستههایتان را صمیمانه به آنها بگویید و به تمام اعضای گروهتان نیز بگویید که چنین کنند. مطمئن باشید که راه محبوبیت از ایستگاه اعتماد میگذرد. منبع

دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *